تو فقط زهرا باش

" جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت " لتسکنوا الیها

تو فقط زهرا باش

" جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت " لتسکنوا الیها

مشخصات بلاگ
تو فقط زهرا باش

من از آن روز که در بند توام، آزادم

شادمانم که به دست تو اسیر افتادم




آیه " وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً " به وضوح و صراحت کامل داره میگه تمام هویت من به عنوان یک انسان از نوع زن در این تعریف شده که همسرم در کنار من به آرامش برسه..

حتی حضرت زهرا (س) هم بخشی از مقاماتش به این دلیل بود که ازدواج کرد و در رویارویی با مشکلات زندگی مشترک، موفق شد به عنوان همسر یک مرد، او را در خانه اش به آرامش برساند. همانطور که در کلام حضرت امیر (ع) هست که به صراحت میفرمود: " وقتی به خانه می آمدم و به چهره زهرا نگاه می کردم تمام غم و اندوهم برطرف می شد." و در جای دیگری فرموده-اند: " دائماً به او می نگریستم و از دلم غم و اندوهها زدوده می شد. "

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

لالایی ای گل زیبای مادر
لالایی ای همه دنیای مادر

لالاکن تا بگویم من برایت
حسین است سومین برج امامت

حسین ، دلبند زهرا و علی بود
پیمبر نام او را امر فرمود

حسن چون زین جهان دیده فروبست
حکومت حق محبوبش حسین است

حسین بر مسند حق تکیه فرمود 
مدینه جایگاه عدل او بود

پس از مرگ معاویه به جایش
یزید ، در شام می پوئید راهش

به شهر کوفه هم مردی جفاکار
ستم بنمود بر مردم چه بسیار

چو عرصه تنگ شد بر مردم آنجا
فرستادند نامه سوی مولا

که آقا گر به شهر ما بیایی
تو را یاری کنیم آن سان که خواهی

لالا لالا لالا لالا لالا لالایی
نخواهم بعد تو من زندگانی

حسین آن دم که فرمانِ سفر داد
به شهر کوفه مسلم را فرستاد

که تا مردم شوند زین نکته آگاه
به عزم کوفه آقا هست در راه

یزید از سوی کوفه شد خبردار
که با عزم حسین شد کار دشوار

نمودند بهر جنگ ، لشکر مهیا 
ببستند در بیابان راه مولا

ز کوفه نامه آمد متنِ آن این:
که مسلم کشته شد اندر ره دین

به دشت کربلا شد خیمه برپا
کمک از کوفیان می خواست مولا

ولی افسوس که آن قوم ستمکار
نمودند بی وفایی های بسیار

لالایی ای عزیز جان مادر 
بخواب آرام در دامان مادر 

لالاکن تا بگویم از جفاها
ببستند آب را بر روی مولا

زبان در کام طفلان خشک گردید
چون عباسِ علمدار ، آن جفا دید

به کامش زندگی گردید چون زهر
پس آن دم شد روان او سوی آن نهر

ولی آن کوفیانِ دور از ایمان
ابوالفضل را نمودند تیر باران

لالا لالا لالا لالا لالایی
نترسیدند از خشم خدایی

دو دستش قطع شد آن یاور دین
شهیدش کرد قوم فتنه و کین

بشد چون ظهر عاشورا پدیدار
دگر بالا گرفت آن جنگ و پیکار

بدست کوفیانِ پَست و ملعون
همه یاران حق خفتند در خون

پس از آن جمله فرزندان زهرا
روان گشتند سوی جنگ اعدا

علی اکبر ، علی اصغر کجایند
کنون هر دو به نزدیک خدایند

حسین چون دید دیگر یاوری نیست
بفرمود: آنکه یاریم کند کیست؟

سوار ذوالجناحش شد به میدان
پر از خون بود هر جای بیابان

بدست شمر ذی الجوشن چنین شد
جدا سر از تن آن شاه دین شد

لالاکن وقت خوابیدن رسیده 
تو باید خواب باشی تا سپیده



فک کنم دارم مامان میشم.. 25 آبان فهمیدیم

با همه سختی هاش بازم خوشحالم.. الحمدلله

  • زهرابانو